خلاصه
در این مقاله قصد داریم روشی ارائه دهیم که به افراد کمک کند تا در اجرای کارهایی که به آن علاقه دارند تشویق شوند. در صورتی که نیاز به تشویق برای شما واضح است میتوانید به قسمت «کارهای پیشین» بروید.
مقدمه
یکی از عواملی موثر در میزان تلاش افراد برای اجرای کارها، میزان تشویقیاست که شخص در ازای اجرای آن کار دریافت میکند به این صورت که هر چه شخص بیشتر تشویق شود با اشتیاق بیشتری به اجرای آن کار خواهد پرداخت و در نتیجه به احتمال بیشتری در آن کار موفق خواهد بود. عدم تشویق شدن مشکلی است که برای افراد زیادی و برای کارهای متنوعی وجود دارد و حتی اگر شخصی در اجرای کاری توانا باشد و به آن هم علاقه داشته باشد، در صورتی که در آن کار تشویق نشود به مرور زمان انگیزهی اجرای آن فعالیت را از دست خواهد داد. البته تشویق شدن میتواند به صورت درونی نیز صورت بگیرد ولی تشویق درونی نیز در واقع اثر غیر مستقیم یک تشویق بیرونی است، به عنوان مثال کسی که در یک موسسهی خیریه کار میکند شاید به صورت مستقیم از آن شخص قدردانی نشود ولی شادیی که به دلیل کمک کردن به افراد در دل آنها ایجاد میشود برای شخص به مانند یک تشویق درونی است.
کارهای پیشین
افراد راههای زیادی برای کسب تشویق از سوی دیگران در پیش میگیرند، البته در این راهها لزوما کسب تشویق هدف نیست ولی نتیجهی طبیعی آن کار است. به عنوان مثال کسی که در یک مسابقه شرکت کند هدفش موفقیت در مسابقه و ارزیابی توانایی های خودش است ولی در صورتی که بتواند در آن مسابقه پیروز شود تشویق بیرونی و درونی به همراه دارد. از جمله اتفاقات دیگری که میتواند تشویق بیرونی یا درونی داشته باشد میتوان به کسب نمرهی برتر، شاگرد اول شدن، مشهور شدن،کسب موفقیتهای تجاری و ... اشاره کرد. اتفاقاتی که به آنها اشاره شد اهمیت بالایی دارند ولی در صورتی که معیار تشویق شدن شخص تنها اتفاقاتی از این قبیل باشد به مشکلی برخواهد خورد که در ادامه توضیح میدهم.
این کارها دارای خاصیتی برد و باخت هستند یعنی یک روی سکه این است که شما در آن کار موفق خواهید شد و تشویق میشوید که روی مطلوب سکه است. روی دوم زمانیست که شما در رسیدن به هدفتان ناموفق باشید و درنتیجه قرار نیست کسی به خاطر شکست، شما را تشویق بکند. از طرفی خاصیت طبیعی دیگری که این تشویقات دارند این است که تعداد افرادی که قرار است به این شکل تشویق شوند محدود است و همه نمیتوانند در یک مسابقه اول شوند. در واقع موفقیت شما نمایش دهندهی شکست تعداد زیادی از افراد است. پس اگر معیار همه برای تشویق شدن موارد بالا باشد این تشویق شدن هیچگاه نمیتواند برای همه اتفاق بیافتد.
روش پیشنهادی
مشکلی که در بخش قبل به آن اشاره شد من را به یاد تفاوت بنیادی بین شادی و لذت انداخت، اگر بخواهیم تفاوت آنها را به طور خلاصه بیان کنیم، شادی یک احساس ماندگار درونی است و لذت احساس کوتاه مدت بیرونی، هنگامی که شما یک شکلات میخورید در حال لذت بردن از مزهی شکلات هستید ولی این لذت بردن سریع از بین خواهد رفت و شما نمیتوانید با تکرار خوردن شکلات این لذت را تا انتها نگه دارید.
برای تشویق شدن نیز باید به دنبال راههای
پایدار باشیم راههایی که همه بتوانند از آن بهره ببرند و برای همه جای تشویق شدن
باشد.
روشی که برای این کار پیشنهاد میدهیم بسیار ساده است. سعی کنید در زندگی به
دیگران کمک کنید. این کار باعث میشود که دیگران از شما به خاطر کمکتان تشکر
کنند و این تشویقی است برای ادامهی کار در آن زمینه به عنوان مثال اگر شما علاقه
به درس خواندن دارید سعی کنید که در درس خواندن به دیگران کمک کنید و تشکر دیگران
از شما باعث میشود که شما با علاقهی بیشتری به فراگیری علم بپردازید که بتوانید
بیشتر به دیگران کمک کنید و بیشتر تشکر دیگران را کسب کنید.
ویژگیهایی که این نوع تشویق دارد این است که
مانند شادی یک احساس درونی طولانی مدت به شما میدهد چون میتوانید این کار را
تکرار کنید. علاوه بر این شما احساس مفید بودن میکنید و این احساس تشویق شدن شما
با احساس تشویق شدن دیگران در تناقض نیست. هر کسی میتواند با این کار تشویق
دیگران را کسب کند.
میزان تشویق شدن شما به جایگاه شخص تشویقکننده در ذهن شما بستگی دارد، به عنوان
مثال اگر استاد شما، رئیس شما یا والدینتان از شما تشکر بکند میزان تشویقی که شما
دریافت میکنید بیشتر از زمانی است که کارمندتان یا همکلاسی شما از شما تشکر کند.
پس به طور طبیعی شما تمایل دارید به افرادی کمک کنید که در ذهن شما جایگاه برتری
دارند. نکتهای که در اینجا باید اشاره کرد این است که کمک کردن به یک شخص باعث میشود
که جایگاه شما در ذهن آن شخص بالا رود. به عنوان مثال اگر شما چندین بار مشکلی از
یک شخص را حل کنید قطعا آن شخص برای شما ارزش بیشتری قائل میشود و در نتیجه او هم
سعی خواهد کرد در صورت توان مشکلی از شما را حلکند، پس کمک کردن به دیگران باعث
میشود که آنها نیز سعی کنند مشکلات شما را در حد توان حل کنند.
علاوه بر این اگر شما به طور مداوم مشکلات یک شخص را حل کنید و در ازای این کار
شخص نتواند مشکلی از شما حل کند به مرور زمان جایگاه شخص در ذهن شما پایینتر
خواهد آمد و دیگر کمک کردن به این شخص تشویق کافی برای شما نخواهد داشت(مگر در
شرایطی که جایگاه اولیهی شخص در ذهن شما بسیار بالا باشد) پس باید سعی کرد که کمک
کردن به صورت دوطرفه صورت بگیرد، این باعث میشود که هر دو شخص در کمک کردن به
میزان زیادی تشویق شوند، چیزی شبیه به این در روابط بین دو همسر اتفاق میافتد و
در صورتی که زن و شوهر هر دو به میزان متناسب مشکلات یکدیگر را برطرف بکنند از
تشویق زیادی در زندگیشان برخوردار خواهند شد.